این روزها که بحث محرومیت از تحصیل و دانشگاه زنان افغانستان مطرح است، دوست داشتم بهاین بهانه نکتهای را که بارها گفتهام را بهشکل دیگری دوباره مطرح کنم.
به اعتقاد من، این رویکرد طالبان نشان از هوشِ پایین و عدم تسلطشان به فضای -حکمرانیِ پلید- دارد.
دیکتاتورهای باهوش، قالبِ دموکراسی را نگه میدارند؛ اما آن را از معنا تُهی میکنند و نسخه فِیک یا تقلبی آن را به مردم قالب میکنند. چراکه به این گفتهٔ فوکو که -هرکجا قدرت است، مقاومت نیز است- بهخوبی آگاه هستند.
«دانشگاه» در ایران یکی از چیزهایی است که تماماً نسخهٔ تقلبی چیزی است که باید باشد. دانشگاه که تقلبی شد، حال میتوان از مزایای بیشمار آن استفاده کرد.
فایدههای ساخت مدرسه و دانشگاه و علوم تقلبی، بسیار برای سیستمهای تمامیتخواه زیاد است و اگر بخواهیم آنها را نام ببریم، صدها صفحه کاغذ را میتوان با آنها سیاه کرد.
اما در ادامه دو مورد از مهمترینها و اصلیترین آنها را -که مدنظر من نیز هستند- بیان میکنم.
اولین فایده این است که مقاومت احتمالی موجود و حاصل از کنترلگری مقتدرانه و تعطیلی دفع میشود و افراد در توهمِ واقعیت سرگرم میشوند.
فایده مهم دیگر -و شاید بتوان گفت مهمترین فایده- این است که میتوانی علم و دانش را آنشکل که خودت دوست داری و اهداف تو در آن محقق میشود، تفسیر و ارائه کنی.
میتوانی علوم تقلبی بسازی و آن را بهعنوان علمِ واقعی و حقیقت گسترش دهی، بیآنکه دانشجویانت بدانند روزبهروز در حال مسموم شدن با سمی هستند که روزی آنها را خواهد کشت.
اگر دانشگاه و علم را مانند غذا بدانیم. دانشگاه و علمِ تقلبی را میتوان غذایی مسموم دانست.
من غذای مسموم را کشندهتر از گرسنگی میدانم. انسانِ گرسنه هرچندبار تکهپارهای غذا پیدا میکند و بالاخره خود را نجات میدهد.
اما وقتی سَم را بهعنوان غذایی دلانگیز بهخوردت دهند و تو با تمام وجود آن را میل کنی، شاید دیگر دیر شده باشد و بازگشتِ سلامت و سَمزدایی بسیار دشوار شود.
۱ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
خیلی خوب می نویسی. ادامه بده. ما که کمتر مطالعه و … داریم خیلی برامون مفیده