#حرف پیشین
اگر چند ترانهسرا صاحب سبک در نسل جدید داشتهباشیم، قطعا روزبه بمانی یکی از بهترینهای آنها است.
روزبه بمانی را ۱۰ سالی میشود که پیگری میکنم و آثارش را دوست دارم. از زمانی که نمیتوانست نام خودش را ذکر کند و در بینامی فعال بود.
اما این روزها دیگر نمیتوان روزبه بمانی را تنها یک ترانهسرا دانست؛ بلکه او امروز یک خواننده است. درواقع حتی نمیتوان گفت که او ترانهسرایی است که میخواند؛ بلکه او یک خواننده حرفهای است.
در حالت دیگر هم نمیتوان گفت که او یک خواننده است که ترانه نیز مینویسد؛ بلکه او یک ترانهسرا حرفهای است. یک فرد با دو هویت مستقل.
بالاخره آلبوم روزبه بمانی پس از سالها منتشر شد. حقیقتا جزو معدود آلبومهایی بود که بارها و بارها به آن گوش کردم و گوش میکنم. اکنون میگویم که ایکاش روزبه بمانی ازاینبهبعد ترانههایش را فقط خودش بخواند!
#بازی هویت
از روزبه بمانی یاد گرفتم که وقتی میخواهیم در حوزه جدیدی وارد شویم؛ به هویت قبلیمان تکیه نکنیم. اگر میتوانیم با هویت جدیدمان نیز حرفی برای گفتن داشته باشیم وارد آن حوزه شویم.
البته که این هویت قبلی در تاثیرگذاری هویت جدید بیاثر نیست؛ اما الزاما این اثرگذاری نمیتواند مثبت باشد. در بسیاری از موارد میتواند بار منفی داشته باشد. به عنوان مثال میتوانید داستان فوتبالیست شدن تتلو را بررسی کنید یا بازیگر شدن پژمان جمشیدی.
در بسیاری از موارد مخاطبی که با هویت قبلی ما را میشناسد؛ نمیتواند هویت جدیدمان را بپذیرد. پس فتح قلههای جدید؛ تیغ دو لبهای است که هم میتواند ما را به راس ببرد و هم میتواند به پایین پرتگاه بفرستد.
فکر میکنم اگر بخواهیم از هویت قدرتمندی که ساختهایم عبور کنیم و هویت جدیدی را خلق کنیم؛ بهترین راه این است که هیچ نگاهی به هویت قدیم نکنیم و آنقدر در هویت جدید قدرتمند باشیم که حتی در بسیاری از موارد هویت قدیم در نگاه مخاطبان فراموش شود.
در پایان پیشنهاد میکنم حتما آلبوم روزبه بمانی بهنام کجا باید برم را بخرید و گوش کنید. روزبه در این آلبوم حرفهایی میزند از جنس سادگی و پیچیدگی و تو نمیفهمی حرفهای ساده را پیچیده میزند یا حرفهای پیچیده را ساده.
دانلود آلبوم کجا باید برم روزبه بمانی