بهعنوان کسی که سالهاست بخشی از علاقهام تحلیل رفتارِ گروهی در فضای دیجیتال است؛ با توجه به دیتاهای -هرچند کوچک- که تا الان بهدست آمده است، پیشبینی میکنم مخاطبهای توییتریِ حرفهای دوباره بعد از چند روز به توییتر برگردند.
دلیل اصلی این موضوع، نبود فرهنگ مناسب در -تردز- یا -Threads- است و اینکه مخاطب آن از یک فرهنگ متفاوتِ اینستاگرامی مبتنی بر تصویر به فضایی آمده است که بر پایهٔ تکست کار میکند.
و لازمهٔ تکست، داشتن تفکر است -حالا درست یا غلط- که این موضوع با فضای مخاطبِ بیتفکر و بیحوصلهٔ اینستاگرامی سازگاری ندارد.
پس آن فرهنگِ -منتقد- توییتری، قطعاً شکل نمیگیرد و احتمالاً از چنین آشفتگیای دچار تهوع شود و مثل مصرفِ قندِ زیادی که اولش خیلی لذتبخش است.
اما بعد دچار تهوع میشود و به بستری که با فرهنگش سازگار است برمیگردد.
این را هم باید اضافه کنم که احتمالاً بازی برای مخاطبِ اینستاگرامی نیز، همینطور باشد و نتواند تکست را تحمل کند و به همان قلمرو سابق خودش، برگردد.
نکتهٔ اصلی اینجاست که توییتر به مرور زمان فرهنگش توسط کاربرانش ساخته شده است؛ اما «تردز» از یک فرهنگ غریبه مخاطب را کیلویی بهداخلش ریخته است.
پس مشاهدهٔ یک بینظمی سیستماتیک، قطعاً طبیعی است و بعید میدانم بهسمتِ نظم سیستماتیک مدنظر مخاطبِ توییتری پیش برود.
چیزی که انسانها را در گروهها نگه میدارد، بستر نیست.
قبل از آن، فرهنگ است. برای همین ساختِ تمدن، بدونِ ساخت فرهنگ، امکانپذیر نیست؛ حتی اگر ظاهر را حفظ کرده باشد و امکانات یک تمدن را نیز داشته باشد.