داستان اول
مدتی پیش برای گفتوگو با یکی از دوستان به یک مجموعه تفریحی رفته بودم. پس از چند ساعتی گفتوگو به سرویس بهداشتی آن مجموعه رفتم.
ببینید با چه مواردی روبهرو شدم:
- دکمه فلاشتانک بسیار کثیف بود
- شیلنگ آب روی زمین رها شده بود
- کف سنگ توالت کاملا زرد بود (زرد قناری😂)
- دستگیره در نیز شکسته بود
- بوی بسیار نامطبوعی وجود داشت
بیایید کمی این فضا را تصویرسازی کنید
شما در این سرویس بهداشتی چه رفتاری از خود نشان میدهید.
این وضعیت آنقدر کنجاویام را برانگیخته کرد که تصمیم گرفتم دقایقی را در آنجا باشم و نظارهگر رفتار افراد در آن وضعیت باشم.
حدود ۱۰ نفر را بررسی کردم، مشاهدات نشان میداد که اکثر افراد در این سرویس بهداشتی از فلاشتانک استفاده نمیکنند، شیر آب بسیار کم باز میشد و زمان استفاده از سرویس بسیار کوتاه بود و تقریبا کسی نظافت را درآن محیط رعایت نمیکرد.
درابتدا مانند بسیاری از افراد برایم این فرضیه مطرح شد که مشکل از بیفرهنگی مردم است. اینجا بود که تصمیم گرفتم به سراغ سرویس بهداشتی دیگری در یکی از مجتمعهای تجاری بروم که محیطی بسیار تمیز داشت.
مشاهداتم از رفتار مردم در این سرویس بهداشتی جدید بسیار جالب بود. اکثر افراد در این محیط از فلاشتانک استفاده میکردند، زمان استفاده از سرویس تقریبا ۱۰۰ درصد بیشتر بود و نظافت تقریبی رعایت میشد.
حتی نکته جالب آنجا بود که در این سرویس افراد زمان بیشتری را روی شستن دستهای خود و نظافت فردی صرف میکردند.
داستان دوم
تقریبا ماهیانه یک سر به باغ کتاب میزنم و هرسری گشت در کتابها معمولا مرا با نویسندههای جدید آشنا میکند.
اگر باغ کتاب تهران را رفته باشید، حتما دیدهاید که در حاشیه آن مبلمانهای پارچهای برای استراحت وجود دارد.
آخرین باری که برای استراحت به سراغ این مبلها رفتم مشاهده کردم که بسیار خاکی هستند و رد کفش افراد روی آنها است. درواقع افراد هنگام استراحت پاهای خود را به همراه کفششان روی مبل قرار میدهند.
اینجا نیز تصمیمگرفتم کمی به مشاهده رفتار افراد حاضر در آنجا بپردازم. برخی مبلها بودند که بسیار تمیز بودند و نکته جالب آنجا بود که افراد کفشهایشان را روی این مبلها قرار نمیدادند؛ اما مبلهایی که از قبل رد کفش داشت؛ آدمها بهراحتی کفش خود را روی آن قرار میدادند.
نقش اولینها
احتمالا متوجه شدهاید که اکثر افراد چه در سرویس بهداشتی و چه در مبلمان باغ کتاب رفتارشان براساس وضعیت موجود و اثر رفتار فرد قبلی شکل میگرفت.
دراینجا نقش اولین کسی که نظافت را در سرویس بهداشتی بهداشتی رعایت نکرده است یا مبل را با کفش خود خاکی کرده است بسیار مؤثر است و نقش تعیینکنندهای در رفتار افراد بعدی دارد.
اثر مثبت اولینها
بیاییم ببینیم حال که رفتار منفی اولینها در شکلگیری فضای محیط و رفتار سایرین حاضر در آن محیط به اینمیزان نقش موثر دارد؛ آیا میتوان از این خصوصیت در شکلدهی رفتار مثبت در یک جامعه، افراد و یا ساختار یک محیط استفاده کرد.
بهنظرم یکی از بهترین مثالها در این مورد میتواند فرهنگ رانندگی در جزیره کیش باشد. فرهنگ رانندگی در کیش تابع مقررات خاصی است که به این جزیره زیبایی خاص خود را داده است.
این فضا و نقش اولین کسانی که این قوانین را رعایت کردهاند و محیط مذکور را شکل دادهاند در حدی است که وقتی افراد غریبه حتی برای اولین بار به جزیره کیش وارد میشوند، رفتارشان تحت تاثیر آن محیط قرار میگیرد.
حتی در بیشتر مواقع رفتاری را که ممکن است سالها در شهر خود در هنگام رانندگی از خود بروز میدادند، تحت تاثیر سایر افراد و محیط قرار گیرد.
نقش کلیدی اولینها در آثار مثبت و منفی
شاید بهتر باشد هرگاه که میخواهیم کاری را شروع کنیم به اثر اولیه آن نیز توجه کنیم. دراینجا تفکر سیستمی و توجه به عواقب کار میتواند نقش موثری در رفتارهای اولیه ما داشته باشد.
حال اگر وارد سرویس بهداشتی میشویم که بسیار تمیز است؛ میتوانیم تصور کنیم که رفتار ما – نظافت یا آلودگی- میتواند چه نقش بسیار کلیدی در رفتار سایر افراد پس از ما داشته باشد و ساختار آن محیط را شکل دهد.
یا اینکه وقتی تصمیم میگیریم در فضای کاریمان از غیبت پرهیز کنیم و بهجای آن ارتباطات مفید خود را تقویت کنیم، میتوانیم چه نقش سازندهای در فرهنگ آن شرکت داشته باشیم.
اولینها همیشه موثرند؛ این تاثیر بسیار قدرتمند است. اما انتخاب اینکه از این قدرت در جهت ساختن استفاده کنیم یا تخریب، کاملا بستگی به انتخاب خودمان دارد. اما فراموش نکنیم که مسئولیت اولینها سنگینترین است.
نکته مهم:
این مورد نباید بهانهای باشد برای فرار از مسئولیتهایمان. بهنظرم همه ما درهرکجا میتوانیم اولین نفر باشیم. فردی که وارد سرویس بهداشتی کثیف میشود؛ میتواند به جای انداختن تقصیر بهگردن اولین نفر و تکرار رفتار فرد قبلی، خود این جریان مخرب را قطع کند و اولین فرد سازنده آن محیط باشد تا افراد پس از او تحت تاثیر رفتار او و محیط جدید قرار بگیرند.
نقش رهبران و مدیران در اثر اولینها
اگر ما مدیر یک سازمان، جامعه یا حتی یک سرویس بهداشتی هستیم؛ رفتار هوشمندانه آن است که جریان منفی اولینها را قطع کنیم و خود پایهگذار اولین مثبتها شویم.
اگر شرایطی را فراهم کنیم که پس از اولین فرد که نظافت سرویس بهداشتی را رعایت نکرد، فورا آن سرویس تمیز شود؛ اثر مخرب فرد قبلی قطع خواهد و باعث تشدید رفتارهای منفی نخواهد شد.
اگر مدیر یک سازمان پس از مشاهده اولین غیبت اعضای تیمش، فورا این جریان را قطع کند و فضای گفتمان و صمیمیت را فراهم کند؛ میشود اثر مخرب را حذف کرد و فرهنگ موردنظر را گسترش داد.
چه آنها که دنیا را بهویرانی و فساد کشاندهاند و چه آنها که دنیا را جای بهتری برای زندگی کردهاند؛ اولینها بودهاند.
اکثریت مردم پیروانند و اولینها اقلیت هستند؛ اما اثر اولینها است که رفتار پیروان را میسازد.
بیاییم انتخاب کنیم که کجا اولین نباشیم و کجا اولین باشیم.
۳ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
عالی و بسیار قابل توجه بود.
این پدیده اثر شیشه شکسته نامیده میشود
ممنونم از تو سجاد عزیز برای اضافه کردن این نکته مهم و دادن سرنخهای جدید برای یادگیری.
عاشق این پشتوانه علمی و تئوری تو هستم.