#حرف اول
شبکههای اجتماعی و خصوصا اینستاگرام در ایران، بحث داغی برای این روزها است. سوالهای افراد نیز در این زمینه کم نیستند، همچنین تعداد مشتاقان به کسب درآمد از اینستاگرام هر روز بیشتر میشود.
یکی از سوالات پرتکراری که اینروزها از من پرسیده میشود درباره کسب درآمد از اینستاگرام است. من دیدگاه کلیام را در زمینه کسب درآمد از اینستاگرام در کتاب پولینستاگرام نوشتهام؛ اما دوست داشتم که برخی بحثهای حاشیهای را که گفتن آنها در اینجا راحتتر است و یا در ساختار کتاب نمیشد نوشت، در وبلاگ بنویسم.
درباره توقعات از اینستاگرام و اینکه تا چه حد و برای چه هدفی باید از اینستاگرام انتظار داشت، قبلا در مطلب دیگری نوشتهام:
لینک مطلب: [شبکههای اجتماعی و توقعات بیجا]
پیشنهاد میکنم اگر آن نوشته را نخواندید، ابتدا آن را که تقریبا قسمت اول این مطلب است، مطالعه کنید!
#حرف اصلی
یکی از توقعاتی که افراد از شبکههای اجتماعی پیدا کردهاند، کسب درآمد است؛ اما قبل از اینکه بخواهم به این سوال پاسخ دهم، ترجیح میدهم به سوالهای زیر بپردازم:
چه تفاوتی بین کسبوکار و کسب درآمد است؟
آیا هر کاری که موجب کسب درآمد شود، یک کسبوکار است؟
من اعتقاد دارم، وقتی که ما از کسبوکار صحبت میکنیم، مهمترین شرطی که میتوان او را یک کسبوکار نامید، پایداری و ارزشآفرینی است.
برای کسب درآمد راههای بسیاری وجود دارد؛ اما الزاما نمیتوان در همه آنها پایداری و ارزشآفرینی را مشاهده کرد.
اگر بخواهیم تفاوت این رو بهتر درک کنیم شاید بهتر باشد که به دستفروشی که در کنار پیادهرو شال و روسری میفروشد، نگاهی بیندازیم. سپس او را با فروشگاهی که چندین سال است مشغول فعالیت است و مشتریان دائمی دارد و برای خود برند معتبری ساخته است، مقایسه کنیم.
دست فروشی نیز راهی برای کسب درآمد است؛ اما نمیتوان روی آن حساب کرد. خصوصیت اصلی آن موقتی بودن است.
سوال اینجاست که با همه این تفاسیر، چرا بسیاری باز سراغ دستفروشی و راههای موقت میروند؟ پاسخ شفاف است! چون راحتتر است.
اصولا هرچه سیستمی پایدارتر باشد، مراحل ساخت آن سختتر میشود و زمان بیشتری میبرد. افراد بهدلیل اینکه یا توان کافی ندارند، یا حوصله آن را ندارند و یا تنبل هستند، به سراغ راحتترینها میروند.
اما باید دقت کرد که راحتترینها معمولا راحتتر نیز نابود میشوند.
فرض کنید زمینی را خریداری کردهایم و میخواهیم در آن برای خود سرپناهی درست کنیم. برای ساخت این سرپناه چندین روش وجود دارد. مثلا میتوانیم در ظرف مدت فقط چند روز با چیدن بلوکهای سیمانی یک ساختمان درست کنیم و در آن زندگی کنیم.
روش دیگر این است که ابتدا بر روی طراحی آن فکر کنیم، سپس زیرساختها و پی آن را محکم کنیم، ستونهای قوی قرار دهیم، بتونریزی کنیم و …
خب همانطور که حدس میزنید، ساخت این خانه ممکن است چندین سال طول بکشد. درنگاه اول شاید فکر کنیم که کارکرد هر دو یکی هستند که البته حرف درستی است؛ اما تفاوت در شیوه و کیفیت کارکرد است و این زمانی مشخص میشود که زلزلهای بهسراغمان میآید.
اکنون هرچه در ساخت خانه سرعت بیشتری به خرج داده باشیم، آوار نیز با سرعت بیشتری بر سرمان خراب میشود.
پس از کلی خواندن روضههای بالا، برویم سراغ اصل مطلب:
آیا میتوان به صورت مستقل از اینستاگرام کسب درآمد کرد؟ پاسخ بله است.
آیا میتوان کسبوکاری برپایه اینستاگرام راهاندازی کرد؟ پاسخ ۱۰۰درصد خیر است.
برای کسب درآمد از اینستاگرام روشهای بسیاری وجود دارد و نمونههای آنها را هرروز بیشتر از دیروز میبینیم. روشهایی که اکثر آنها زرد و نامشروع هستند. (برای کسب درآمد در اینستاگرام کافی است جامه از تن برکنید و لایوی برقرار کنید و تبلیغی را برپا کنید!?)
اما اگر میخواهیم از اینستاگرام بهصورت پایدار کسب درآمد کنیم که با هر زلزلهای برسرمان خراب نشود، باید سطح توقع از اینستاگرام را بدانیم.
من شدیدا اعتقاد دارم که اینستاگرام بیش از اینکه خودش یک کسبوکار باشد، ابزاری جهت تحقق اهداف یک کسبوکار است.
کارکرد اینستاگرام برای ما به عنوان یک رسانه و همچنین کانالی برای انتقال و ارائه محتوا است. اینستاگرام زمانی موجب کسب درآمد یک کسبوکار میشود که درخدمت یک کسبوکار باشد.
در اینجا دوباره به مثال دست فروش رجوع میکنم؛ نگاه مستقل به کسب درآمد از اینستاگرام همانند دستفروشی است. درآمد دارد؛ اما باید در حد خودش از آن توقع داشت. نه مخاطب درستی دارد، نه پایدار است، نه رشد میکند و حتی در بسیاری از مواقع آسیبرسان نیز هست.
#حرف اضافی: فضای حرفنوشتهها غیررسمی است و برخلاف سایت آموزشیام ممکن است نوشتهها دچار ساختار منظمی نباشند و حتی دارای اشکالات نگارشی نیز باشند. از این بابت پوزش مرا بپذیرید؛ اینها تنها حرفهایی در دل است که نوشته میشوند.