مسئله دلار نیست!

 

این روزها همه‌جا صحبت از دلار است، صحبت از گرانی و صحبت از باختن. همه نگران وضع دلار هستند و همه نگران از دست دادن سرمایه و پول‌هایشان. دروغ است اگر بگویم که من نگران دلار و آثارش نیستم؛ اما نگرانی اصلی من آن‌قدر مهم و بزرگ است که مسئله دلار عددی در مقابلش نیست.

جبران مسئله دلار دیر یا زود دارد؛ اما می‌گذرد و حل می‌شود. اما این مسئله اگر دچار وضعیت شدید شود، می‌توان گفت که دیگر جبرانش به این آسانی‌ها نخواهد بود؛ جبرانش شاید نسل‌ها زمان ببرد. این مسئله اعتماد ما است.

چیزی را که این روزها باید بیش‌از هر چیز نگران آن باشیم، اعتمادی است که در این جامعه در حال ذوب شدن است. اشتباهی تقصیر را گردن دلار انداخته‌اند، مشکل ما سال‌هاست که بی‌اعتمادی است. وضعیت امروز دلار هم فررند همین بی‌اعتمادی است.

دن آریلی کتاب نابخردی‌های پیش‌بینی‌پذیر را سال ۲۰۰۸ نوشته است. یادم است در جایی از کتاب به بحث بی‌اعتمادی عمومی می‌پردازد. اینکه میزان دزدی‌ها، اختلاس‌ها و فساد‌های بزرگ و پرسروصدا در مقابل حاصل جمع خرده دزدی‌ها و کم‌فروشی‌های عمومی مردم، چیزی شبیه به نسبت یک توپ به کره زمین است.

اینکه راننده تاکسی وقتی هوا بارانی می‌شود، کرایه‌اش را دوبرابر می‌کند، اینکه کارمند کوچک اداره ثبت برای تسریع در کاری که وظیفه‌اش است و برایش حقوق می‌گیرد درخواست رشوه می‌کند، اینکه برای خودت ماموریت کاری ثبت می‌کنی؛ اما به همراه خانواده‌ات به سفر می‌روی، اینکه در محل کار دائما در حال صحبت کردن با تلفن و دوستت هستی و …

حرف اصلی‌ام اینجاست: در ادامه بحث بی‌اعتمادی دن آریلی به مردم آمریکا هشدار می‌دهد که اگر روند را به همین شکل ادامه دهند، جامعه دچار بی اعتمادی می‌شود و در ادامه ایران به عنوان یکی از کشورهایی آمده است که فضای جامعه آن به شدت دچار بی‌اعتمادی است.

آریلی در سال ۲۰۰۸ می‌گوید که در این جوامع دیگر نمی‌توان کسب‌وکار درست‌وحسابی راه‌اندازی کرد، شریک کاری گرفت و تیم‌های کاری تشکیل داد. تنها نوعی که می‌توان آن را انجام داد، شراکت‌های خانوادگی است.

اکنون که ۱۰ سال از آن شرایط می‌گذرد، دیگر چیزی بنام اعتماد در خانواده و کسب‌وکار خانوادگی هم وجود ندارد.

اما هنوز امیدی به بازگشت اعتماد وجود دارد. البته شرایط امروز را که دوباره می‌بینم از کاهش بی‌اعتمادی عمومی بیش‌از همه چیز می‌ترسم، چرا که می‌دانم که بازگشت اعتماد به این آسانی‌ها نیست. کاغذی را که پاره شده است، به سختی می‌توان آن را مانند روز اولش کرد.

دلار را رها کنید! اعتماد را دریابید!

تقویت اعتماد تنها بدست خود ما است. به‌دست تصمیم‌ها و رفتارهای ما؛ کار سختی است؛ اما دست خود ما است و هرچیز که دست ما باشد، سخت نیست. 


 

#حرف‌ اضافی: جا دارد که از شما عذرخواهی کنم، فضای حرف‌نوشته‌ها غیررسمی است و برخلاف سایت آموزشی‌ام ممکن است نوشته‌ها دچار ساختار منظمی نباشند و حتی دارای اشکالات نگارشی نیز باشند. این‌ها تنها حرف‌هایی در دل است که نوشته می‌شوند.

نوشتهٔ پیشین
کتاب نویسی شئ‌گرا
نوشتهٔ بعدی
ارزان‌هایی که ارزان نیستند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up