پیشنوشت یک: مدتها بود که حرفهای پراکندهای درباره صنعت آموزش، مدرسین و آموزش و یادگیری در ذهنم میگذشت؛ اما مشغلههای کاری اخیر بهانهای شده بود که از نوشتن آنها فرار کنم. (درواقع تنبلی میکردم?)
اتفاقات روزهای اخیر، شرکت در جشن کارخانهداران اطلاعات و انتخاب من به عنوان مدرس برتر سال باعث شد تا این پراکندههای ذهنی، عمیقتر از قبل در ذهنم فعال شوند.
پس فرصت را آماده دیدم که در قالب چند نوشته -که نمیدانم چقدر شوند- و در ادامههای نوشتههای قبلیام درباره آموزش و صنعت آموزش بنویسم.
پیشنوشت دو: در جشن کارخانهداران تولید اطلاعات ۱۰ دقیقهای را با استاد عزیزم ژان بقوسیان و آرش سروری که مجری برنامه بود به گفتوگو نشستیم. ازآنجا که وقت کم بود و تمام تلاش خود را کردم که برخلاف همیشه پرحرفی نکنم، کلی از حرفهایی که میخواستم بزنم و افرادی که دوست داشتم از آنها تقدیر کنم، فراموش کردم.
در این نوشته و نوشتههای بعدی از فرصت استفاده میکنم و حرفها و تشکرهای ناگفتهام را خواهم گفت. (اینجا دیگه میتونم هرچقدر دوست دارم حرف بزنم.)
ژان بقوسیان
فکر میکنم سال ۱۳۹۳ بود، آن زمان یک شرکت تبلیغاتی داشتم. رفتم به واحد طراحی سر بزنم و پیگیر طرح بیلبورد یکی از مشتریان شوم. ناگهان دیدم روی میز یکی از طراحان کارآموز مجموعه یک سیدی است که فکر میکنم روی آن نوشته شده بود «آموزش طراحی تبلیغات چاپی»
همان لحظه سیدی را در سطل زباله انداختم و برخورد بدی با آن طراح کارآموز داشتم. (باید پذیرفت که درایام جوانی کمی جاهل بودم و گاهی برخورد بدی با تیمم داشتم?)
البته برای این کار خود از منظر فنی و سبک یادگیری او دلیل داشتم که شاید بعدا در نوشته دیگری به این موضوع پرداختم.
آن اتفاق تمام شد و سال بعدش شدیدا پیگیر نوشتن یک کتاب که دستنوشتههای آن زمانم در حوزه تبلیغات و تجربههایی از مدیریت پروژههای تبلیغاتی در ایران بود، شده بودم. (که البته هیچگاه این کتاب چاپ نشد)
در اینترنت در حال جستوجوی واژه -نوشتن کتاب- بودم که با ژان بقوسیان آشنا شدم. حرفهای جدیدی میزد که برایم جذاب بود و جذابیت آن بیشتر بهاین دلیل بود که جنس تجربه و راه رفته درآنها زیاد بود. انگار که پای خاطرات یک فرد بنشینی و لذت ببری. بعدها فهمیدم که اینها بخشی از دورهای بهنام کارخانه تولید اطلاعات است.
** مدتی پیش که در انباری دفتر دنبال وسیلهای میگشتم، همان پک آموزشی را دیدم و تازه فهمدیم که مدرس آن سیدیها ژان بقوسیان بوده است??
کارخانه تولید اطلاعات
مدتها بود که در حوزه تبلیغات و فروش مشغول به فعالیت بودم و در اواخر نیز کار مشاورهای میکردم. پس از مدتی علاقهمند به فضای آموزش شدم و تصمیم به برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی گرفتم. این تصمیم من هزینههای بسیاری را به من تحمیل کرد.
از کنسل کردن مداوم سالنهای سمینار بهدلیل پرنشدن برنامهها گرفته تا هزینههای زیاد تمدید هاست و دامین. پس از مدتی فهمیدم که یک جای کار مشکلی دارد و باید آن را پیدا و حل کنم.
خودم همیشه به افراد توصیه میکردم که قبل از ورود به یک کسبوکار صرفا به تخصصهای خود نگاه نکنند، بلکه مهارتهای دیگر لازم در آن حوزه را نیز فرابگیرند، همچنین بزرگان صنعت خود را مطالعه کنند و از اشتباهات پرتکرار جلوگیری کنند.
پس تصمیم گرفتم خودم نیز به این توصیه عمل کنم. شرکت در دوره کارخانه تولید اطلاعات یکی از بهترین تصمیمهایی بود که به شدت به کمک من آمد. در کارخانه تولید اطلاعات با بسیاری از پشت صحنههای آموزش در ایران آشنا شدم.
کارخانه تولید اطلاعات دورهای بود که ژان بقوسیان بدون خساست بسیاری از تجربیات خود را در اختیار دانشجویانش قرار میدهد.
به نظرم بسیاری از مدرسین باسواد ایران شرکت در کارخانه تولید اطلاعات را تا عالی شدن کم دارند. اینکه یاد بگیرند چطور محتوای خود را بهتر به مخاطب ارائه کنند، چطور اسلایدهای مناسبتری طراحی کنند تا مخاطب خود را خسته نکنند و هزاران نکته دیگر که میتواند از آنها مدرس اثربخشتری بسازد.
جشن کارخانهداران تولید اطلاعات و مدرس برتر سال
یکی از اتفاقات خوبی که ژان بقوسیان پایهگذار او بوده است و توسط شرکت مدیر سبز برگزار میشود، جشن سالیانهای است که در پایان هرسال مدرسین را دور هم جمع میکند. همچنین در پایان به ۵ نفر تندیس برترین مدرس سال اهدا میشود.
از آنجا که شدیدا به تعاملات اجتماعی در بین گروههای خاص اعتقاد دارم. این جشن را یکی از کمکهای خوب به رشد صنعت آموزش میدانم.
خود من از جمله کسانی هستم که شاید با بسیاری از مدرسین فعال کشور و دیدگاههایشان موافق نباشم و بارها و بارها نقدهای بسیار شدید به آنها داشتهام و اتفاقا هم بسیاری از همین افراد در این مراسم حضور داشتهاند؛ اما اعتقاد دارم در نهایت چنین مراسمها و دورهمیهایی باعث رشد صنعت آموزش خواهند شد.
فضای آموزش غیررسمی بزرگسالان در کشور ما نوپا است و البته اکثریت مردم ما مردمی آموزشپذیر نیستند. (ریشه این اتفاق را میتوان در سیستم پراشتباه و وحشتناک آموزش رسمی کشور دانست.)
و مسلما مانند هر حوزه نوپا و البته پرسودی، سرشار از افراد سودجو است. در این هیچ شکی نیست.
همه دوستان نیز میدانند که من یکی از منتقدترین آدمهای روی زمین هستم و در برخی موارد دست کمی از مسعود فراستی ندارم?
اما اخیرا انتقادهای بیش از حد را با نتیجهای خلاف انتظار میبینم. چرا که بهنظرم هنوز مخاطب ما درکی کافی از تحلیل این نقدها ندارد و در ذهن خود کل سیستم و صنعت آموزش را زیر سوال میبرد و همین را بهانه می کند که آموزش نبیند.
پس بهترین راه برای مبارزه با مدرسین فیک نیز راهی جز همدلی به همراه ارائه محتوای اصیل و خوب نیست. تا جایی که مخاطب دیگر خودش با دیدن فیکها دچار تهوع شود.
پس در اینجا جشن کارخانهدارن تولید اطلاعات میتواند به هویت فعالان آموزش کمک کند و اتفاقا اعتقاد دارم اگر هرسال شرایط انتخاب مدرسین برتر سختتر و سختتر شود و معیارها با کیفیتتر شوند، میتواند به رشد آموزشها نیز کمک فراوانی کند.
بهنظرم بهترین اتفاق جشن امسال اضافه شدن فیلد برترین مدرسهایی بود که تازه فعالیت خود را شروع کردهاند و بهجای توجه و مقایسه دستاوردهای آنها با دیگران به روند و مسیر رشد آنها توجه شده بود.
البته شاید برای کسانی مثل من اگر بخواهیم مالکانه به موضوع نگاه کنیم این موضوع خوشایند نباشد چرا که شانس قدیمیترها کمتر میشود. معمولا هم ما مردمی هستیم که عاشق قانون بر اساس وضعیت خودمان هستیم. مثلا تا زمانی که باید سربازی برویم، سربازی چیزی جز تاراج جوانان نیست؛ اما وقتی دیگر خودمان سربازی رفتیم دوست نداریم که قانون تغییر کند چرا که احساس باختن میکنیم.
اما من اعتقاد دارم این فیلد جدید کمسابقهها در نهایت کمک بزرگی به ظهور نوآوریهای جدید و افزایش خلاقیت در این حوزه میشود.
در ادامه به رسم فضای اینستاگرام عکسی از این رویداد را نیز برای شما دوستان عزیزم قرار میدهم (البته اگر فرصت کنم بعدا در مطلبی جداگانه گزارشی از این مراسم و حرفهایی که زده شد، خواهم نوشت و عکسهای بیشتری قرار خواهم داد.)
پینوشت یک:
همچنین تشکر میکنم و در ادامه نام میبرم از چند تن از اساتید خوبم که بسیار از آنها یادگرفتهام و قطعا علم و تجربیات آنها در ترکیب با یکدیگر و در مقاطع مختلف زندگی شخصی و کاریام، نقش پررنگی در مسیر رشد و دستاوردهای کنونیام داشتهاست.
محمدرضا شعبانعلی، ژان بقوسیان، دکتر علی صاحبی، منصور سجاد
پینوشت دو:
در ادامه این مطلب میخواهم درباره صنعت آموزش، منافع و معایب دورههای تربیت مدرس، مدرسان فیک، مدرسان حرفهای، ظهور فعالان و مدیران کسبوکار در حوزه آموزش و پارهای مسائل دیگر بنویسم؛ اما ازآنجا که ادامه این مطلب کمی تحلیلی خواهد شد و احتمال میدهم طولانی شود و از حوصله شما خارج شود، در قسمت بعدی خواهم نوشت.
پایان قسمت اول …
۴ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
مرسی از متن خوبتون
شما گفتید ۵ نفر مدرس برتر شدند بقیه کی بودند؟
بعدش شما چه سالی در این دوره شرکت کردید؟
مرسی
سلام خدمت شما
به غیر از تیم یک باور که گروهی انتخاب شدند، متاسفانه با سایر افراد آشنایی ندارم و نامشان را فراموش کردهام.
همچنین من در نخستین دوره بلند مدت کارخانه تولید اطلاعات شرکت کردم.
سلام ، شما کتاب صفر تا صد کار آفرینی از علی قاسمی رو چطور می بینین و همچنین دوره رسالت شغلی ایشون ؟
سلام
متاسفانه هیچگونه آشنایی با کتاب فوق و همچنین دوره مذکور ندارم.