واژه‌ای جدید به‌نام اساتید فیک

#حرف قبل از آغاز

نمی‌دانم که این نوشته به چه شکل ادامه پیدا می‌کند، حتی نمی‌دانم که حرف‌هایم در همین نوشته تمام می‌شود یا ممکن است نوشته‌ای چند قسمتی شود. هرچه که هست حرفی است که مدت‌ها در دل مانده‌ بود. خیلی از دوستان نزدیکم هم مخالف نوشتن حرف هایم بودند و ممکن است بسیاری از دوستانم نیز دوست‌دار این حرف‌ها نباشند. اما من به روال سابق حرف‌ها و دیدگاه‌هایم را خواهم زد مخصوصا وقتی که ببینیم چیزی یا کسی آسیب‌رسان است، هرچند که بسیار غیر رسمی و اعتقاد شخصی باشد؛ اما من حرفم را خواهم زد؛ حتی اگر مجبور باشم برخلاف میلم از کسی نیز نام ببرم؛ اصلا این وبلاگ را زده‌ام که بتوانم راحت حرف‌هایم را بزنم والا سایت آموزشی‌ام بود.

این روزها اخبار بیشتری از تقلب‌ها و جعل به گوش می‌خورد. معادل انگلیسی جعلی و تقلبی آن هم واژه –فیک– تقریبا جزو واژگان پر استفاده و فعال ما شده‌ است. قدیم‌ها نهایت نهایتش این واژه را برای کفش آدیداس و عطرهای خارجی به کار می بردیم. خیلی حرفه‌ای‌تر که شدیم آیفون فیک هم مشاهده شد. کار به جایی رسید که هواداران فیک هم پدید آمدند، از ممبر فیک تلگرام بگیر تا فالوور اینستاگرام و چه خون‌هایی که برای اثبات فیک نبودن ریخته شده است؛ اما انگار هرچه تکنولوژی رشد می‌کند ما نیز در استفاده از کارکردهای فیک بیشتر رشد می‌کنیم.

چندسالی است که به لیست فیک‌ها انسان‌ها نیز اضافه شده‌اند. دختران و پسران فیک با بینی‌ها و سایر متعلقات دیگر. کار به جایی رسیده‌ است که در باب فیک‌ها نیز آثار هنری زیادی خلق شده است که حقیقتا در حوزه موسیقی موزیک حمید صفت به نام فیک اثر جالبی است.

اما چیزی که من می‌خواهم درباره آن حرف بزنم، تقریبا فیک تازه‌تری است که عجیب طرفداری هم پیدا کرده است. البته طرفداران آن بوی پول به مشامشان خورده است (اصولا در هر چیز فیکی پول خوبی خوابیده است).

پدیده‌ای به‌نام اساتید فیک؛ اساتید فیک این روزها همه جا را تسخیر کرده‌اند؛ چقدر شبیه‌اند اساتید فیک و نحوه تکثیرشان به زامبی‌ها. اگر بخواهم موضوع را کمی ساده‌تر بگویم، اساتید فیک را می‌توان ورژن جدید مدرک به دست‌های به دردنخور دانشگاهی درنظر گرفت اما حقیقتا با آسیب بسیار شدیدتر.

معمولا هر چیز فیکی پس از مدتی یا در صورت آگاه شدن مخاطبان اثر خود را از دست می‌دهد (البته در موارد استثنایی، فیک‌هایی داریم که سالیان سال مانده‌اند)، مانند مدارک دانشگاهی که حتی کاغذ آن برای روشن کردن آتش قلیان هم بدرد نمی‌خورد.

اساتید فیک چه کسانی هستند؟

برای روشن‌تر شدن این بحث، خوب است که ابتدا معنی واژه فیک را در لغت‌نامه نگاهی بیندازیم:

(fake؛ واژۀ انگلیسی) فِیک؛ ساختگی، جعلی، تقلیدی، فریب دهنده. || وانمود کردن، قلب کردن، جعل کردن، چیزی یا کسی را (جور دیگری، غیر از آنچه واقعاً هست) جا زدن. 

اگر می‌خواهید اساتید فیک را بهتر ببینید، کافی است نگاهی به اطرافتان بیندازید، از اینستاگرام و تلگرام گرفته تا پیامک‌های تبلیغاتی که شما را به همراه چندین نفر دیگر رزرو کرده‌اند تا حتی بسیاری از مجله‌های مثلا معروف. فردی که در عمرش یک دوچرخه را هم خرید و فروش نکرده‌ است و آموزش فروش می‌دهد تا کسی که زن سومش را نیز طلاق داده است و آموزش همسرداری می‌دهد.

اساتید فیک چه می‌کنند؟

حتما تجربه کرده‌اید که وقتی برای خرید عطر به یک فروشگاه می‌روید، معمولا با سه دسته عطر مواجه می شوید:

دسته اول که عطرهایی هستند که کاملا اصل هستند و برند‌های مشهوری هستند. دسته دوم که معمولا فروشندگان از این نمونه زیاد استقبال می‌کنند، عطرهایی هستند که فیک هستند؛ رایحه آنها از برند‌های مشهور کپی خوبی شده است و به آنها نزدیک است. دسته سوم عطرهایی هستند که مشخص است سازنده آن اینکاره نبوده است و دیده است که می‌گویند در صنعت عطر پول خوبی است و وارد این کار شده است؛ اما حقیقتا با کپی بسیار بدی که کرده‌است، تنها موجبات نفرین خود را فراهم کرده است. (البته این مورد آخر یعنی نفرین بیشتر در کشور ما رواج زیادی دارد و اصولا به جای انتقاد و گرفتن حق از آن استفاده می شود.)

اساتید و مدرسان هم در ایران به سه دسته تقسیم می شوند:

اول اساتیدی که همان عطرهای اصیل هستند، حقیقتا حرف دسته‌اول می‌زنند، حرف‌هایی می‌زنند که از وجودشان می‌آید، برای علم‌شان زحمت کشیده‌اند و با دانش خود تو را مبتلا می‌کنند، مبتلا به رشد و حقیقت. متاسفانه این افراد در این ایران بسیار کم هستند.

دوم اساتیدی که مانند همان عطرهای گروه دوم هستند و رایحه اساتید بزرگ را کپی کرده‌اند و خود هیچ‌حرفی برای گفتن ندارند. دلم برای این افراد می‌سوزد، چون که با این استعدادی که در بازیگری دارند، می‌توانستند در بازیگری چهره‌ای مطرح شوند.

سوم اساتیدی هستند که موجبات نفرین را فراهم می‌کنند، نه تنها رایحه خوبی را کپی نمی‌کنند، بلکه رایحه آنها احساس تهوع را برای انسان فراهم می‌کند.

پس تا اینجا با سه دسته از اساتید و مدرسان را در ایران آشنا شدیم که دو دسته از آنها فیک هستند و حدودا ۸۰ درصد را نیز همین دو دسته فیک تشکیل می‌دهند.

تا همین‌جا نیز در این نوشته زیاده‌گویی کردم، اما فکر می‌کنم این نوشته مقدمه خوبی برای تحلیل و بررسی پدیده اساتید فیک باشد. برای همین ادامه این بحث را در نوشته‌های بعدی و در روزهای دیگر ادامه خواهم داد.


#حرف‌ اضافی: جا دارد که از شما عذرخواهی کنم، فضای حرف‌نوشته‌ها غیررسمی است و برخلاف سایت آموزشی‌ام ممکن است نوشته‌ها دچار ساختار منظمی نباشند و حتی دارای اشکالات نگارشی نیز باشند. این‌ها تنها حرف‌هایی در دل است که نوشته می‌شوند.

نوشتهٔ پیشین
بی معنا، بدردنخور یا بی پدر و مادر همچون اول مارکت
نوشتهٔ بعدی
درباره زمان مناسب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up