در چندماه اخیر حجم فعالیتهای بیرونیام بسیار کم بوده است؛ چرا که حجم فعالیتهای درونیام بسیار زیاد بوده است.
اکنون میفهمم که وقتی انسان بیشتر وقتش را برای خود درونیاش میگذارد؛ حتی اگر بخواهد هم دیگر وقتی برای خود بیرونیاش نمیماند.
همانطور که قبلتر نیز گفتهام؛ گاهی انسان باید خود، خود را متوقف کند تا دنیا به شکل فاجعهباری آن را متوقف نکرده است.
در این روزها نیز من با اشتیاق فراوانی خود را متوقف کرده بودهام. ترجیح میدهم وقتی احساس میکنم که چیزی برای گفتن ندارم یا اینکه حس درونیام آمادگی لازم را برای گفتن و آموختن ندارد؛ به مخاطب خود احترام بگذارم.
اصلا چه کسی گفته که گفتن همیشه فضیلت است و باید همیشه در حال گفتن بود! حتی اگر معلم هستی. گاهی بهترین معلمها، بهترین درسهایشان را با نگفتنهایشان به ما میآموزند.
والا مزخرفگویی روزمره در اینستاگرام و … که دیگر کار خاصی نیست و مُد روزگار است!
شاید تمام هنر آنان که میآموزانند، این باشد که تشخیص دهند کی گویند و کی نگویند.
آنچه میگذرد …
خب بگذریم؛ این روزها بخش مهمی از وقتم را روی دو پروژه به عنوان مشاور و طراح آموزشی میگذارنم.
مابقی زمانم را ترجیح دادم که بهجای آموزش دادن، به آموزش دیدن بگذارنم. بیشتر مطالعه میکنم.
البته حجم مطالعه کیفیام نسبت به قبل بسیار کم شده است.
مهمترین دلیل آن این است که در ایام کرونا حجم بسیار زیادی از فعالیتهای بیرونیام را تعطیل کردهام و تقریبا خانهنشین مطلق هستم.
و همین امر روی خلاقیت و بازدهیام تاثیر زیادی گذاشته است.
اما دستاوردهای مهمی نیز به همراه داشته است. بیشتر از قبل روی زمانهای مردهام دقیق شدهام و برای جبران خلاقیت و افزایش بازدهیام، به مطالعه و یادگیری علمی موسیقی رو آوردهام.
و هربار بیشتر افسوس میخورم که چرا با آن حجم علاقه زیاد و همچنین زمانی را که همیشه برای شنیدن موسیقی میگذاشتهام، بهدنبال یادگیری علمی موسیقی نرفتهام.
مدیریت استفاده از موبایل را به خوبی فراگرفتهام. قبلتر شاید زیاد آن را بلد نبودم ضمن اینکه آن زمان هم بهینه از تکنولوژی و شبکههای اجتماعی استفاده میکردم.
اما داستان این بود که قبلتر چون بسیاری از زمانم صرف پروژههای کاری و سفر و … میشد کمتر به مدیریت آن احساس نیاز میکردم.
الان برخلاف تصور با اینکه تایم بیشتری دارم؛ کمتر وقتم را پای مزخرفات شبکههای اجتماعی هدر میدهم.
حس میکنم که توقف خودخواسته کار خود را کرده است و آنچه را که از قبل میخواستم نابود کردهام و آماده هستم برای یک شروع متفاوت از آنچه بودهام.
احتمالا تا یک ماه آینده آخرین جلد از سهگانه کتابهای کسبوکار را منتشر کنم. اتفاقی که مدتها بود خیلی تمایلی به انجام آن نداشتم و درگیر کتابهای جدید دیگرم بودم. و کمتر علاقه داشتم در زمینه کسبوکار کتاب منتشر کنم.
اما هرچه کلنجار رفتم؛ احساس کردم محتوای آن میتواند مفید باشد و تصمیم به انتشار این کتاب و پایان بهتر این سهگانه گرفتم.
اما اصل مسئله ۲ کتاب جدید دیگرم است که حقیقتا برای انتشار آنها شوق همراه با ترس دارم.
چرا که امید جهانداری دیگری را روایت میکنند که شاید کمتر ازآن وجه دیده شده است و مسیری است که در آن کم افراد بزرگ وجود ندارد.
اما از طرف دیگر احساس میکنم که حوزه آموزش به روایتهای جدیدتر و عملگرایانهتری نیاز دارد. پس مانند همیشه از خصلت پررو بودنم استفاده خواهم کرد و وارد گُود خواهم شد.
البته انتشار این کتابها را به سال ۱۴۰۰ موکول کردهام. شاید آغاز قرن جدید، برای آغاز جدید من حس بهتری داشته باشد. (اصولا به قدرت آغازها اعتقاد دارم.)
اتفاق دیگری که خیلی روی آن فکر کردم؛ تولید آموزشهای با کیفیت جدیدی است که تا ماه آینده پس از انتشار کتاب جدیدم؛ با استفاده از سیستم جدید آموزشی سایتم آن را ارائه خواهم کرد. و نکته کلیدی اینجاست که تلاش میکنم بیشتر آموزشهای جدیدم را به صورت رایگان و یا با قیمتهای بسیار کم ارائه کنم.
دو مسترکلاس جدید هم که در حال کار روی آنها هستم؛ بهزودی با همکاری یکی از معتبرترین مجموعههای آموزشی فارسیزبان برگزار خواهم کرد.
این تصمیم جدیدم است که برخی دورههای تخصصی را با همکاری دیگران ارائه کنم و انحصاری از طریق سایتم یا مجموعههای خودم از جمله گروهارزشآفرینی نباشد.
چند کلام آخر
این همه پرحرفی کردم و اینها را نوشتم که علاوه براینکه پاسخ بسیاری از دوستان که جویای احوالم بودند باشد؛ در جایی که همه میبینند، ثبت شود.
دلیل ثبت نیز بسیار پر رنگ است. آنقدر این روزها حال عمومی خود و جامعهمان بدقواره است که گاهی انگیزهای برای … نمیماند. اما چاره چیست؟
این روزها به سبک سِنِکا فیلسوف دوستداشتنی رواقی، ترجیحم این است که بیشتر روزمرگی کنم و با روزمرگیهایم به اهداف درونیام برسم.
در روزهای کرونایی که از هفته آینده خودت خبر نداری و شاید هفته دیگر در زیر نهتنها خروارها خاک، بلکه آهک سفید هستی و این آهک سفید خود را همچون نقلی که بر سر عروس میریزند، خود را با رنگ لباس آخرت سِت کرده است؛ دیگر جایی برای گله و شکایت نمیماند.
ازطرف دیگر در شرایط اینروزهای کشور که تمام آن همهچیز است جز امید به آیندهای روشن و استقرار عقلانیت در جامعه؛ ترجیحم این است که روزم را خوب سپری کنم و در طول روز حال خوبی داشته باشم.
احتمالا برآیند روزمرگیهایی که به حال خوب بگذرد و در پایان روز، خواب خوبی به همراه داشته باشد و از خودت راضی باشی؛ چیزی جز دستاوردهای خوب نمیشود.
من که اینطور فکر میکنم. پس به روزمرگیهای باکیفیتم ادامه خواهم داد!
حرف اینروزها زیاد است؛ اما تنبلی من و درد گرفتن مچ دستم، دیگر اجازه بیشتر نوشتن را نمیدهد.
شاید در روزهای دیگر این گزارشها و نوشتهها را ادامه دهم و بیشتر از آنچه در سرم میگذرد؛ بگویم.
شاید حوصله دوستی سر رفته بود و دلش خواست پای مزخرفات دوست دیگرش بنشیند.
اگر شما هم دوست داشتید؛ از هرچه خواستید، همین پایین بنویسید؛ چرا که حوصله من هم سر رفته است!
۸ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
با آرزوی روزهای خوب برای همه
سلام امید جان، خداروشکر که حال دلت خوبه! من هم به لطف پروردگار فوق العاده عالیم. این روزهای کرونایی، بسیار درسهایی برایمان به ارمغان آورد، من وقتی نگاه میکنم به خودم و اطرافم، میبینم که یکسری تغییرات مثبت رخ داده که بدون کرونا چنین چیزی امکان پذیر نبود.
گاهی اوقات باید دیدمان را نسبت به اتفاقات زندگی عوض کنیم. نسبت به کرونا هم همینطور!!!!!
محسن عزیز
چقدر خوب که حالت مثل همیشه عالیه. میدونم تو همیشه و با وجود همه مشکلات در حال یادگیری هستی و شاید زندگی اصلا یعنی همین.
درود فراوان امید جان
وقتت بخیر باشه
خوشحالم که از حالت نوشتی، حقیقت دلم واست تنگ شده بود.
و خوشحالتر اینکه با تصمیمات و خبرهای خوب برگشتی.
به غنا و چگالی کارهات معتقدم.
اهورای عزیز؛ ممنون از توجهات.
قطعا دلتنگی دو طرفه بوده است.
چقدر خوب میشه یک ارتباط اسکایپی بگیریم و کمی گپ بزنیم.
بسیار هم عالی و مشتاق
فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب
پروردگار عالمیان می فرماید: وقتی که از کاری فارغ شدی، با اشتیاق و انگیزه ( فارغب ) به کاری که علاقه داری بپرداز.
حال که کرونا سبک زندگی ما را تغییر داده باید از این فرصت با انگیزه فراوان در جهت علاقه خودمان، فعالیتی در جهت افزایش علمی خودمان انجام دهیم.
امید جان نوشته ات رو خوندم . خیلی خوبه که همیشه در حال چالش و کلنجار با وضعیت فعلی خودت هستی . من هم همینطورم و بخاطر همینه که فکر کنم دنبالت می کنم . من خودم رو با ایات و روایات اروم میکنم .. ایاتی مثل . ان مع العسر یسرا ….و لا تیاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم…..لیس للانسان علی ما سعی …….