پیشنوشت:
ایده اصلی این نوشته از یک توییت که چند روز پیش منتشر کردم، شروع شد و وقتی دیدم خیلی از دوستان علاقه نشان دادند و دغدغه آن را داشتند، تصمیم گرفتم آن را بهانه کنم و این مطلب را بنویسم تا در ادامه در اینباره بیشتر حرفبزنم.
اصل مطلب:
به عنوان یک فعال حوزه آموزش و کسی که طراحی آموزشی و یادگیری (خصوصا دیجیتال) را پژوهش و مطالعه میکند، اعتقاد دارم که لایوهای اینستاگرامی و وبینارهایی که اینروزها (روزهای قرنطینه کرونا) به صورت قطاری برگزار میشود، کارکرد خود را از دست دادهاند و یک زیادهروی صورت گرفته است که دشمن کیفیت یادگیری است.
این روزها همه تمرکز ما بر روی آموزش و بهشکلی ارائه خود به دیگران است و هیچ توجهی روی یادگیری مخاطب نداریم.
همچنین خطای بزرگ دیگری را نیز در حال انجام هستیم.
ما آموزشها را بهصورت دیجیتال ارائه میدهیم؛ اما نه برای مخاطب دیجیتال، بلکه پیشفرض ما مخاطب فیزیکال است.
آنجا است که ما نیز همان معلمان فیزیکال خواهیم شد؛ اما در فضای دیجیتال.
زمانی پازل یادگیری تکمیل میشود که در و تخته با یکدیگر جور شوند، یعنی محتوای دیجیتال، معلم دیجیتال، آموزش دیجیتال و مخاطب دیجیتال و این یعنی یادگیری دیجیتال.
فکر میکنم اگر فرصت بیشتری این روزها داریم، بهتر است بهجای پرکاری و برگزاری صدها لایو و وبینار، وقت خود را روی یادگیری خود در حوزه آموزش دیجیتال و راهکارهای ارائه محتوا برای مخاطب دیجیتال صرف کنیم.
در اینجا ممکن است برای مفهوم مخاطب دیجیتال سوال پیشآید و اینکه چه تفاوتهایی با مخاطب فیزیکال دارد؟
من اعتقاد دارم که مهمترین تفاوت در میزان توجه در زمان یادگیری است. تفاوتها بسیار است و رفتارهای این دو در زمان یادگیری از زمین است تا آسمان.
پینوشت:
سعی میکنم این نوشته را در همین جا یا بهصورت قسمتهای دیگر ادامه دهم و درباره رفتارهای مخاطب در هنگام یادگیری دیجیتال و راهکارهای طراحی آموزشی برای مخاطب دیجیتال بیشتر بنویسم.