اول مارکت را این روزها اکثر مردم می شناسند. اما سوالی که بسیار مهم است این است که آیا اول مارکت را همه استفاده میکنند.
من که هر کس را نگاه کردم، حقیقا ندیدهام که کسی از اول مارکت استفاده کند. این خود نشان میدهد که گاهی برخیها هرچه مشهورتر باشند، بیمصرفتر خواهند بود. (کافی است نگاهی به اطرافمان کنیم و بیمصرفهای مشهور را ببینیم.)
اما اصل ماجرا این است که تا به حال با خود فکر کردهاید که اصلا اول مارکت چیست؟
نکته جالب اینجاست که بسیاری از همین افرادی که مداوم در قرعهکشیهای مزخرف ارسال عدد …. به ….. شرکت میکنند و پایه ثابت اول مارکت هستند، حقیقتا نمیدانند که اول مارکت چیست و کافی است که جایی باشم و دورهمی پخش شود تا من را به رگبار سوال تکراری اول مارکت چیست، ببندند.
حقیقتا اول مارکت چیست؟
اول مارکت آنطور که خود میگوید (که مثل ادم هم نمیگوید؛ من تلاش میکنم تا کمی مثل آدم بگویم که چیست) یک فروشگاه آنلاین نرمافزار، بازی و کتاب صوتی است.
مثلا خواسته خلاقیت به کار ببرد، کلمه اول همراه اول را به مارکت چسبانده است. (اوج خلاقیت بسیاری در اینجا از سخنران و نویسنده گرفته تا شاعر و ترانه سرایش تا کسبوکارهایش نهایتا یک چسبکاری تکههای مختلف سایرین است)
وقتی به این سایت میرویم حقیقتا به شوک فرو میرویم: از نرمافزارهای پرکاربرد گرفته تا چهارتا کتاب بدردنخور در آن موجود نیست. خودتان میتوانید اوضاع درآمدی آن را بررسی کنید.
بدردنخور همچون اول مارکت
در نگاه اول عجیب مجموعهای است، دورهمی را که عمده خریده است، در برنامههای زنده هم حضور دارد، مثل فشفشه هم تبلت میدهد، قرعهکشی بنز و بیامو هم که دارد، حتما باید درآمد فوقالعاده ای داشته باشد یا حداقل مدل کسبوکار خوبی را برای بازگشت سرمایه در نظر گرفته باشد.
اما برویم ببینیم که داستان از چه قرار است: وارد سایت و اپ اول مارکت که می شویم از هر چیز حالا میخواهد نرمافزار باشد، بازی باشد یا کتاب صوتی باشد، چهارتا چیز بدردبخور بهزور پیدا میکنید. اینجاست که به این حجم عظیم تبلیغات باید شک کرد. حقیقتا این حرفم را جدی بگیرید: باید شک کرد.
این جا ۲ فرضیه وجود دارد:
۱- اول مارکت از تبلیغات اندازه نخود هم نمیفهمد:
یادم است که سالها پیش با یک مجموعه رستوران سنتی همکاری می کردم. مدیر آن رستوران به دفتر ما آمد و کلی سفارش تبلیغات محیطی و چاپ تراکت و … داد. وقتی که متن خودش را به ما داد، شدیدا شگفتزده شدم. در متن تبلیغ عجیب جایی به تصویر کشیده شده بود که انسان را به شوک فرو میبرد. رستورانی با آبشارهای دلنواز، موسیقی ناب سنتی و … .
اما اینجا یک مسئله وجود داشت و آن این بود که من آن رستوران را خودم هر هفته میرفتم و فاصله تبلیغ تا واقعیت مانند تفاوت چهرهها در پروفایل اینستاگرام تا چهره واقعی خیلی از افراد بود.
با این دوست عزیزم کلی بحث کردم که وقتی اینها وجود ندارند، کار اشتباهی است وعده دروغ به مخاطب. و این دوست من اعتقاد داشت که بزودی وقتی که پس از تبلیغات با مشتریان زیاد مواجه شد، از درآمدش همین امکانات را فراهم میکند و در واقع دروغ نگفته است و فقط کمی زودتر اطلاع رسانی کرده است.
این دوست من نمیدانست که وقتی وعده ای به مخاطب میدهی که رویایی است، او به دنبال تحقق رویای خود به سراغ تو میآید، وقتی که نتوانی رویایش رو محقق کنی، نه تنها سود نکردهای، بلکه همان حجم انبوه مشتری را که با خوشحالی آن را جذب کردهای، در واقع در منفی ضرب کردهای و متاسفانه حاصل مثبت در منفی، منفی است.
این دوست من با این حجم عظیم تبلیغات زودهنگام در واقع نه تنها منابع مالی خود را هدر داده بود، بلکه منابع ارزشمند توجه مخاطب را نیز سوزانده بود.
حال ممکن است اول مارکت نیز مغز نخود داشته باشد و این رویکرد را در پیش گرفته باشد.
۲- اول مارکت ماشبنی است برای پختن بودجههای موجود، صرف اینکه کاری را کرده باشند. (البته چند فرضیه دیگر نیز هست که ترجیح میدهم وقتی که مطمئنتر شدم درباره آنها بگویم.)
اما هر کدام از فرضیههای بالا نیز درست باشد، باز هم نباید یک کسبوکار اینقدر بیمصرف باشد.
اگر دقت کنید، اول مارکت کسبوکار آنلاینی است که هیچ فعالیتی برای بازاریابی آنلاین ندارد. هیچ شناختی از مخاطب خود نیز ندارد. البته هیچ تلاشی هم برای کسب درآمد ندارد.
کافی است به اطراف خود نگاه کنید تا تعداد زیاد کسانی را که سن آنها از ۶۰ سال میگذرد و موبایل نوکیا به دست دارند که تنها کارکرد آن بازی snake است؛ اما در عدد ….. به ….. ارسال کردهاند. این مخاطب بخواهیم یا نخواهیم برایش هزینه شده تا کار دلخواه ما را که ارسال عدد پیامکی است انجام دهد. در مرحله اول همه چیز نشاندهنده این است که ما خوب عمل کرده و کلی جذب داشتهایم؛ اما وقتی کل این جذبها به درد ما نمیخورند معنی دیگری جز بیمصرف بودن طرحمان و نابودی منابع ندارد.
در هیچ کسبوکاری چنین خطاهای فاحشی را ندیدهام. عذرخواهی میکنم، اجازه دهید جملهام را اصلاح کنم. در هیچ کسبوکار پدر و مادر داری چنین خطاهای فاحشی ندیدهام.
در واقع این خطاها را زیاد هم دیدهام؛ اما در دو نوع کسبوکار:
۱- کسبوکارهایی که ماشین لباسشویی داشتهاند و در کار شستوشو بودهاند.
۲- کسبوکارهایی که شیر نفت را در اختیار داشتهاند و هر زمان که با کمبود مواجه می شدند، سریعا شیر نفت را که حقیقتا برایشان مفت بوده است باز میکردند.
اگر بخواهم یک جمعبندی کنم. احتمالا اول مارکت یا مدیران احمقی دارد یا جزو ۲ گروه کسبوکار بالا است که من آنها را کسبوکارهای بیپدر و مادر مینامم.
اگر به این صورتی که من فکر میکنم نیست، لطفا مدیران اول مارکت بیایند و کاملا شفاف برای ما توضیح دهند تا فضای کسبوکار ایران رشد کند. کسبوکار ایران برای رشد نیازمند شفافیت است نه حمایت.
دوستان عزیزی هم که دست به پیامکشان خوب است، قبل از ارسال ….. به …… کمی بیشتر فکر کنید، شاید آن کسی که جایزهای را به شما میدهد، از آن یکی جییب خودتان برداشته است.
#حرف اضافی: جا دارد که از شما عذرخواهی کنم، فضای حرفنوشتهها غیررسمی است و برخلاف سایت آموزشیام ممکن است نوشتهها دچار ساختار منظمی نباشند و حتی دارای اشکالات نگارشی باشند. اینها تنها حرفهایی در دل است که نوشته میشوند.